اولين دندان
پارميس خوشگلم دختر زيباي من اي تو همه اميد زندگيم تو براي من عزيزتريني هستي كه دوميني نداري و من تو را با همه وجودم دوست ميدارم و عاشق تو هستم...
دخترم نازنينم ديروز عصري(يازدهم آبان ماه سال 92) عمه حبيبه زنگ زد و گفت كه سلام بابايي پارميس ميدوني چي شده گفتم چي شده، گفت كه پارميس خانوم دندون در آورده ...
پارميس عزيزم، وقتي عمه گفت كه دندون در آودري نميدوني كه چه قدر خوشحال شدم . از شدت خوشحالي مي خواستم داد بزنم ...در پوست خود نمي گنجيدم و كم مونده بود بال در بيارم... نتونتسم طاقت بيارم از مغازه در اومده و سريع خودم را به خونه مامان جون رسوندم وقتي كه دست به دهنت زدم و دندون خوشگلتو حس كردم انگار دنياها مال من شد... آخ كه چه لحظه خوبي بود ....
دختر خوشگلم خدارو شكر كه تو عزيزم سالمي و روز به روز داري بزرگ و بزرگتر ميشي...
دوستت دارم دختر خوشگلم