خاطره يك روز ديگر با تو بودن

سلام من به تو كه همه دنياي مني و سلام بر تو كه سر تا پا عشقي و محبت

پارميس عزيزم،‌نازنين دخترم عسلكم صبح كه مامان زنگ زده بود قرار گذاشته بوديم كه عصري با هم براي خريد كفش براي شما بيرون برويم. موقعي كه از سركار به خونه رسيدم تو و ماماني در خواب نازي بوديد... ساعت 4 و نيم شما از خواب بيدار شدي و در طول مدتي كه شما در خواب بودي من برايتان فرني درست كردم تا هرموقع شما از خواب نيمروزي بيدار شديد ميل بفرماييد. از خواب كه بيدار شدي كمي بي حال بود آخه انگاري مريض شدي و سرما خوردي... كمي با هم باز كرديم و در حين بازي كمي هم فرني خوردي ... بعد لباسهايمان را پوشيده و راهي مطب خانم دكتر فتحي شديم... برعكس هميشه مطب خيلي آروم بود ... بعد از اندازه گيري قد و وزنت توسط منشي، پيش خانم دكتر رفتيم و دكتر از ديدن شما خوشحال شده و گفت ماشالاه چه دختر زبر و زرنگي... همينكه وارد اتاق خانم دكتر شدي خانم دكتر يك شكلات به شما داد و شما به من دادي تا باز كنم بخوري، دكتر شما را معاينه كرد و گفت كه يه سرما خورديه خفيفه داروهارو بخوره زود خوب ميشه... بعد دور سر شمارو هم اندازه گيري كردند و قد و وزنت رو هم ديدند ... ماماني همش ميگفت خانوم دكتر در چه وضعيتي هستش و خانوم دكتر گفتند كه عاليه ديگه ازين بهتر نميشه...

قد: 83 سانتي متر

وزن: 11 كيلوگرم

دور سر: 45 سانتي متر

دختر خوشگلم بعد از انجام معاينه و اندازه گيري دور سر، آمديم از داروخانه داروهاتو گرفته وراهي بازار براي گرفتن كفش خوشگل برا شما شديم... كلي گشتيم و تو هم كه در همه مغازه ها شلوغ كاري ميكردي... تا بالاخره يك كفش خوشگل و ماماني برات پيدا كرديم و تو پات كردي و چنان با تعجب نگاه ميكردي و كلي هم ذوق داشتي... بعد از خريد كفش سوار تاكسي شده و شما به خونه خان جون رفتيد و منهم مغازه...

در ضمن عكس كفشاتم برات ميذارم...

عزيزدلم، از اينكه دكتره گفت كه همه چيزه دخترتون سالمه و خوب رشد كرده و در طول اين مدت خوب بهش رسيدين خيلي خيلي خوشحالم و دوست دارم كه تو عزيزم هميشه صحيح و سالم باشي و شيطنت بازي كني...

دختر خوشگلم از صميم قلبم، با همه وجودم دوستت دارم...