سلام بر عشق كوچولوي من

سلام بر بانوي سرزمين عشق سلام بر نور چشمان من سلام بر آفتاب مهرباني سلام بر زندگي و سلام بر پارميس زيباي بابا

دختر خوشگلم عزيز دلم دلبندم نميدوني كه چقدز خوشحالم از اينكه مي بينم روز بروز داري بزرگتر ميشي و سالم و خوشحالي... دختر گلم قبل از تولدت حتي روي پاهاي خودت هم نمي تونستي بايستي ولي امروز بعد از گذشت 24 روز از تولدت ديگه بصورت كاملا مستقل و بدور از هرگونه زمين خوردني راه ميري و در خانه براي خودت گشت و گذار مي كني و من از اين بابت خوشحالم... بازهم يك موفقيت تازه كسب كردي و من خدا را شكر ميكنم كه تو رو به ما هديه داده است... تو فرشته پاك آسموني هستي كه براي تكميل شادي زندگي من و مامانت پا به اين زمين خاكي گذاشته اي و من مي بوسم قدمهاي تورو كه اين چنين مهربان و پاك است و با هر قدمش بركت در زندگي ما دميده است... خو شگل بابا نميدوني كه چقدر دوستت دارم آنقدر كه بعضي وقتها كه نمي بينمت اونقدر دلم برايت تنگ مي شود كه از دوريت گريه مي كنم و بي اختيار اشك از چشمانم سرازير مي شود...

پارميس زيباي من اي نازنينم تو اين روزها اكثرا خونه مامان جوني و من شبا ميام تورو ميارم خونه و خودم هم كمتر تورو مي تونم ببينم ... اميدوارم كه بابايي رو ببخشي... آخه صبح از ساعت 7تا 3 و نيم بعداز ظهر كه كارخونه هستم بعد از اون هم كه تو مغازه ام ... مي دوني چرا اينهمه تلاش مي كنم همش بخاطر آينده تو دختر خوشگلم تا در ناز و نعمت بزرگ شده و احساس كمبود نكني و فردا كه بزرگ شدي همه چي داشته باشي... من همه زندگيم تو و ماماني هست پس براي شادي شما دو تا دختر خوشگل بايد همه تلاشم را بكنم...

دختر خوشگلم اگر كم كنارت هستم منو ببخش...