پارمیس، فرشته كوچولوپارمیس، فرشته كوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
تاريخ پيوندمانتاريخ پيوندمان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
روز عقدكنانروز عقدكنان، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
روز آشناييروز آشنايي، تا این لحظه: 20 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره
مامان و باباي پارميسمامان و باباي پارميس، تا این لحظه: 43 سال و 29 روز سن داره

بهشت کوچک مامان و بابا

خاطره روز جمعه 1392/01/30

1392/2/3 19:15
نویسنده : مامان و بابا
111 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم پارمیس عزیزم امروز جمعه 30 فروردین ماه 1392 می باشد. دختر گلم تو امروز دو ماه و دو روز از زندگیت بر این کره خاکی می گذرد و هر لحظه بزرگ و بزرگتر میشی. ساعت 10 عمه حبیبه زنگ زد و گفت که تا یک ساعت دیگه آماده باشین میاییم دنبالتون تا بریم کوه. تو خواب بودی. بعد خوردن شیر لباسهایت را پوشاندم و ساکت را آماده کرده و برای رفتن آماده شدیم. ساعت 1 بعد از ظهر راه افتادیم. همه اومده بودند (مامان جون،عمو بهزاد،داداش یاسین و آبجی یسنا،عمه راحل، عمو داودی و عمه حبیبه،و خانواده عمو داودی)از وقتیکه به صحرا رسیدیم تو تا ساعت 5:30 خوابیدی بعد بیدار شدی و. کلی با هم بازی کردیم. دختر گلم از الان علاقه زیادی به کوه و صحرا داری و روحیه ات خیلی بالاست. خوشحالم که سالمی و همیشه می خندی و در دامان طبیعت آرامش داری...

ساعت 9 شب به خانه رسیدیم وقتی داشتیم وسایلها رو به خونه می آوردیم عمه راحل گفت که گوشیم نیست. همه جارور گشتیم ولی پیدا نکردیم. انگاری توی راه افتاده بود. ما اومدیم خونه اونها رفتند دنبال گوشی. بعد مامان جون زنگ زد گفت که پیدا کردند ولی دیگه به درد نمی خوره...

واینهم یک روز ا زندگی بود که گذشت...

دختر گلم همیشه دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)