آخرین روز از سال یکهزار و سیصد و نود و سه
دختر عزیزم پارمیس زیبایم عسلی بابا الان ساعت 23و 50 دقیقه شب است و دیگر چیزی به پایان سال 93 و آغاز سومین بهار زندگیت نمانده است سالی که گذشت سالی پر از فراز و نشیبها بود و پستی و بلندیهای زیادی را پشت سر گذاشتیم ولی هر چه بود گذشت و مهم این بود تو دختر نازینم در این سال سالم و تندرست بودی و در این سالی که گذشت تواناییهای زیادی را کسب کردی ... یکی از بزرگترین تواناییهایت در این سال توانایی حرف زدن بود که با شیرین زبونیات منو دیوونه می کنی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی