پارمیس، فرشته كوچولوپارمیس، فرشته كوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
تاريخ پيوندمانتاريخ پيوندمان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
روز عقدكنانروز عقدكنان، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
روز آشناييروز آشنايي21 سالگیت مبارک
مامان و باباي پارميسمامان و باباي پارميس، تا این لحظه: 43 سال و 30 روز سن داره

بهشت کوچک مامان و بابا

آخرین روز از تابستان 1393

1393/6/31 16:32
نویسنده : مامان و بابا
262 بازدید
اشتراک گذاری

دختر خوشگلم پارمیس زیبای من ای همه زندگی من تو ای همه دار و ندار ای همه دلخوشی من سلام 

سلامی گرمی از اعماق وجودم بر تو دختر خوشگلم تقدیم میدارم و بهترین آرزوهایم را نثارت می کنم و امید آنرا دارم که همیشه سالم و تندرست باشی.

دختر خوشگلم امروز آخرین روز از تابستان سال 1393 می باشد و فصل پاییز یواش یواش در حال رسیدن است. پاییز فصل ریزش برگ درختان و تغییری در احوال طبیعت می باشد و من امید آنرا دارم که دومین پاییز زندگیت را با خوبی و خوشی شروع کنی و مثل همیشه شاد و خرسند باشی تا با دیدن خنده های تو من هم لبخند بر لب داشته باشم.... دختر خوشگل من پاییز که از راه می رسد برگ سبز درختان یواش یواش زرد می شوند و با وزش بادهای پاییزی از درختان جدا شده و به زمین می ریزند و طبیعت طراوت و شادابی خود را به دلگیری پاییز می دهد و هوا کم کم سرد می شود... دیگر باید لباسهای گرم بپوشی و باید بیشتر در خونه بمونی چون دیگر پارک تعطیل می شود و تو هوای سرد اگه دخملی بیرون بره سرما می خوره و اذیت میشه...

و اما از احوال خودت بگم و از لحظه های بزرگ شدنت 

دختر خوشگلم من داری یواش یواش با کلمات شیرینی که بر زبان میار ی جمله سازی می کنی و من خوشحال از این اتفاق شیرین در زندگی تو هستم و دوست دارم که همیشه همینطور برا بابا شیرین زبونی کنی

این روزا به خاطر عمل جراحی که داشتم و بخاطر استراحت پزشکی بیشتر در کنارت هستم و از لحظه لحظه بودن در کنارت لذت میبرم و کلی با هم بازی می کنیم ... 

دختر خوشگلم وقتی میخواد روی صندلی بشینه میگه که من بیشین وقتی داری کاری می کنی و ازت سوال می کنم پارمیس چیکار میکنی میگی باژی... وقتی میخوای جایی بری میگی من برم 

به کیک میگی چچ به پارک میگی پات به گوش میگی دوش

هفته گذشته به خاطر سرفه با مامان پیش دکترت رفته بودی موقعی که از دکتر اومدی و ازت پرسیدم دکتر بهت چی گفت با دستت به گوشت اشاره کردی و گفتی دُش و مامان گفت که دکتر گوششو معاینه کرد بخاطر همین...

دختر خوشگل من اونقدر زرنگ و بازیگوش هستی که توی پارک که میری همه ازت حساب میبرن و بر عکس بچه های دیگه خودت بازی میکنی سوار تاب میشی از سرسره بالا و پایین میری و کلی ورجه وورجه میکنی... خلاصه همه جا آوازه شیطنتهات پیچیده و کلی برا همه عزیزی...

الان که دارم این مطالبو برات مینویسم برا خودت در حال بازی کردن هستی و داری برا خودت میخندی و صدا در میاری... آخ که اگه تو نبودی من چیکار میکردم... خدارو صد هزار مرتبه شکر که تو رو به من هدیه داده است...

دختر خوشگلم عاشقانه دوستت دارم...

دختر خوشگلم پارمیس زیبای من ای همه زندگی من تو ای همه دار و ندار ای همه دلخوشی من سلام 

سلامی گرمی از اعماق وجودم بر تو دختر خوشگلم تقدیم میدارم و بهترین آرزوهایم را نثارت می کنم و امید آنرا دارم که همیشه سالم و تندرست باشی.

دختر خوشگلم امروز آخرین روز از تابستان سال 1393 می باشد و فصل پاییز یواش یواش در حال رسیدن است. پاییز فصل ریزش برگ درختان و تغییری در احوال طبیعت می باشد و من امید آنرا دارم که دومین پاییز زندگیت را با خوبی و خوشی شروع کنی و مثل همیشه شاد و خرسند باشی تا با دیدن خنده های تو من هم لبخند بر لب داشته باشم.... دختر خوشگل من پاییز که از راه می رسد برگ سبز درختان یواش یواش زرد می شوند و با وزش بادهای پاییزی از درختان جدا شده و به زمین می ریزند و طبیعت طراوت و شادابی خود را به دلگیری پاییز می دهد و هوا کم کم سرد می شود... دیگر باید لباسهای گرم بپوشی و باید بیشتر در خونه بمونی چون دیگر پارک تعطیل می شود و تو هوای سرد اگه دخملی بیرون بره سرما می خوره و اذیت میشه...

و اما از احوال خودت بگم و از لحظه های بزرگ شدنت 

دختر خوشگلم من داری یواش یواش با کلمات شیرینی که بر زبان میار ی جمله سازی می کنی و من خوشحال از این اتفاق شیرین در زندگی تو هستم و دوست دارم که همیشه همینطور برا بابا شیرین زبونی کنی

این روزا به خاطر عمل جراحی که داشتم و بخاطر استراحت پزشکی بیشتر در کنارت هستم و از لحظه لحظه بودن در کنارت لذت میبرم و کلی با هم بازی می کنیم ... 

دختر خوشگلم وقتی میخواد روی صندلی بشینه میگه که من بیشین وقتی داری کاری می کنی و ازت سوال می کنم پارمیس چیکار میکنی میگی باژی... وقتی میخوای جایی بری میگی من برم 

به کیک میگی چچ به پارک میگی پات به گوش میگی دوش

هفته گذشته به خاطر سرفه با مامان پیش دکترت رفته بودی موقعی که از دکتر اومدی و ازت پرسیدم دکتر بهت چی گفت با دستت به گوشت اشاره کردی و گفتی دُش و مامان گفت که دکتر گوششو معاینه کرد بخاطر همین...

دختر خوشگل من اونقدر زرنگ و بازیگوش هستی که توی پارک که میری همه ازت حساب میبرن و بر عکس بچه های دیگه خودت بازی میکنی سوار تاب میشی از سرسره بالا و پایین میری و کلی ورجه وورجه میکنی... خلاصه همه جا آوازه شیطنتهات پیچیده و کلی برا همه عزیزی...

الان که دارم این مطالبو برات مینویسم برا خودت در حال بازی کردن هستی و داری برا خودت میخندی و صدا در میاری... آخ که اگه تو نبودی من چیکار میکردم... خدارو صد هزار مرتبه شکر که تو رو به من هدیه داده است...

دختر خوشگلم عاشقانه دوستت دارم...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

بابای پارمیس
2 مهر 93 14:52
دختر خوشگلم دوستت دارم