پارمیس، فرشته كوچولوپارمیس، فرشته كوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
تاريخ پيوندمانتاريخ پيوندمان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
روز عقدكنانروز عقدكنان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
روز آشناييروز آشنايي، تا این لحظه: 21 سال و 11 روز سن داره
مامان و باباي پارميسمامان و باباي پارميس، تا این لحظه: 43 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

بهشت کوچک مامان و بابا

خااطره حموم روز يكشنبه مورخه 93/06/02

1393/6/3 11:44
نویسنده : مامان و بابا
213 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر پارميس بابا سلام بر همه زندگي من سلام بر نور چشمان من

دختر خوشگلم موچولوي بابا ديروز كه از سر كار به خونه رسيدم تو توي جات خوابيده بودي همينكه درو باز كردم و صداي باز شدن درو شنيدي چشاتو باز كردي و برام خنديدي اومدم جلو بوست كردم و كنارت دراز كشيدم كمي خودتو كش و قوس دادي و از جات بلند شدي گفتم بريم بَه(غذا) بخوريم سرتو به علامت تائيد تكون دادي مامان برامون ناهار ريخت با هم ديگه خورديم  حين خوردن غذا به من گفتي جيدر (جيگر) و ماهم كلي خنديديم. بين غذا خوردن من داشتم ماست مي خوردم كه تو گفتي ماشت و مامان رفت توي پياله برات ماست آورد و تو هم با قاشق بقول خودت ماشتو به همه جا ماليدي و كلي برا خودت حال كردي...

بعد خوردن به گفتم پارميس بريم حموم سريع از روي صندلي اومدي پايين و شروع كردي به لخت شدن... شورتت رو خودت در آوردي و بلوزت رو هم با كمك همديگه در آورديم و رفتيم حموم... اونقدر ذوق مي كردي آخه از آب و آب تني و حموم خيلي خوشت مياد... با هم رفتيم حموم و تو برا خودت مشغول بازي بودي و مي گفتي باژي باژي( يعني دارم بازي مي كنم) حدود 40 دقيقه اي در حموم بوديم و  با هم بازي مي كرديم آخ كه با تو بودن چه عالمي دارد دنياي بي رياي كودكانه تو منو به دوران كودكي خودم ميندازه كه چه كارهايي كه نميكرديم... با تو دارم همه كودكيهايم را دوباره زندگي ميكنم ممنونم ازت كه به من چنين فرصتي دادي ...

از حموم كه در اومديم بعد خشك كردن بدنت و پوشيدن لباسها نوبت به توپ بازي رسيد رفتي توپتو آوردي و كلي با هم بازي كرديم... وقتي كه ميخواستم به سر كار برم به من گفتي دَدَر و كلي گريه كردي... ولي چون تازه از حموم در اومده بودي از ترس اينكه سرما بخوري تو رو با خودم نبردم...

فرشته زيباي من عاشقانه دوستت دارم و مي پرستمت...

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)